از شیر گرفتن محمدحسین
روز 29 اردیبشهت ماه که روز جمعه بود بعد از اینکه از باغ اومدیم تصمیم گرفتم که محمدحسین رو از شیر بگیرم . البته کامل نه فقط یکی شو درواقع سمت چپ رو . روش بتادین ریختم و گفتم که اف شده . هر بار که می دید می پرسید : اف درد ٰ اف درد یعنی اف شده درد داره . قربونت بشم میدونم زوده ولی خوب چاره ای نداشتم . آخه میخوام امسال اگه خدا بخواد بعد از چند سال روزه بگیرم و اینجوری اذیت میشدم البته اینم بگم که خود محمدحسین هم جون به لبم می رسوند با این خوردن های مکررش . از روز 31 ام اردیبهشت ماه هم هر دوش را ازش گرفتم . روز عین خیالش نبود ولی شب خیلی اذیت کرد . خونه مادرم خوابیده بودیم . بنده خدا مامانم هر بار که پا میشد گریه میکرد اونم پا میشد تا کمک کنه ...
نویسنده :
مریم محمدی
14:20
به یاد ماندنی ترین تولد
کلاسهای رانیا
محمدحسین
افزایش دامنه لغات : رانیا : نانا اند : قند داجی : دایی جعفر ماش : ماشین باخ : باغ بییم : بریم و خیلی خیلی جالب اینکه دقیقا مث رانیا کلمات را تلفظ میکنه مثل (اند - داجی - بیش (بیشین) - بوش (بشور) و ... ) این روزا هر چا فضای سبز یا درخت می بینه میگه : بییم باخ کفش های جدیدش رسیده و در اولین فرصت عکس شو میذارم . ...
نویسنده :
مریم محمدی
10:36