ریحانه جووووونریحانه جووووون، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
رانیا جووونرانیا جووون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
محمدحسین جوووونمحمدحسین جوووون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

ریحانه تمام زندگی من

من و روزمرگی های 3 تا گلهای زندگیم

روز زن و مادر در سال 1400

1400/11/4 12:20
نویسنده : مریم محمدی
237 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت 3 که از سرکار تعطیل شدم رفتم خونه ، گرفتم خوابیدم 

ریحانه بیدارم کرد و مقداری مرغ نشونم داد که برای پختن شام کافیه ؟ از ته دل واقعا خوشحال شدم چون اون روز اصلا حس غذا پختن نداشتم . 

ریحانه مشغول شام شد و من هم خونه رو مرتب کردم . غروب بابا که اومد خونه رفت با یه کیک و یه شاخه گل برگشت . بمناسبت روز مادر خریده بود . من از خرید گل بسیار خرسند شدم 😅😅😅

شام را که ریحانه پخته بود خیلی عالی بود و خیلی هم خوشمزه بود 

بعد از شام منو بچه ها کیک را برداشتیم رفتیم خونه مامانم . از قضا ظریفه و بنیامین هم اونجا بودن 

ظریفه هم برای مامان کیک درست کرده بودو آورده بود . 

کیک ما و کیک اونا را تقسیم کردیم و خوردیم . چایی و میوه هم خوردیم و برگشتیم 

کادوی من یک دست لیوان دسته دار و کادوی ظریفه شلوار بود . 

فرداش هم رانیا رفته بود از مغازه برام باکس روز مادر خریده بود . محمدحسین هم نوشته ای که تو کلاس نوشته بودند برام آورده بود 

خیلی خوشحال شدم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)