بدون عنوان
عزیزم این روزا تو می ری مهد . آخه آبایی می ره خونه زندایی تا هم از زندایی و هم از نی نی شون مواظبت کنه . خاله وجیهه هم شبا خونه ما می خوابه صبحها هم تو با اون باهم می رید مهد (البته آقای فاضل میاد دنبالتون).
دیروز هم که جمعه بود تورا بردیم پارک استقلال . برای بار اول بود که من با تو به این پارک اومدم ولی تورا قبلا بابایی با محمد برده بود اونجا . هر وقت هم که از کنار اون پارک رد می شدیم تو به هم می گفتی که با محمد اومدیم اینجا . قربون اون حافظه ات بشم . بعد یه ساعت بازی گفتیم ریحانه الان فیلم ستایش شروع میشه بریم خونه و تو زود دست از بازی کشیدی و اومدی رفتیم خونه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی