ریحانه جووووونریحانه جووووون، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
رانیا جووونرانیا جووون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
محمدحسین جوووونمحمدحسین جوووون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

ریحانه تمام زندگی من

من و روزمرگی های 3 تا گلهای زندگیم

روزهای عید

1391/1/16 10:55
نویسنده : مریم محمدی
589 بازدید
اشتراک گذاری

ریحانه جوی می خوام کمی در مورد روزهای تعطیلات نوروز 91 برات بنویسم .

روز جمعه 26/12/90 صبح زود از خواب پا شدیم و رفتیم دنبال دایی اینا با اونا راهی بیجار شدیم . قرار بود از راه زنجان بریم . تو یکی از پارکهای بوئین زهرا صبحانه خوردیم و تو و امیرمحمد با هم کمی بازی کردین . هوای سردی بود ولی با این حال صبحانه رو تو هوای سرد خوردیم . بعد از اون زنجان پیاده شدیم و رفتیم از داخل بازار برای حاجی بابا اینا آجیل خریدیم . ساعت 13 بود که به بیجار رسیدیم .

روزهای اول فقط ما بودیم و امیر محمداینا . کاروانهای بعدی روزهای بعد به ما پیوستند . همه کاروانها تا قبل از روز 4/1/91 که روز عروسی پسرعموی بابا (حسین) بود، رسیدند . شب عروسی هم که در تالار ارم بیجار برگزار می شد ، بنا به دلایلی که نمی تونم عنوان کنم کوفتمون شد .

2 روز هم رفتیم دهات بابااینا . بقیه روزها هم در کنار هم در بیجار سپری کردیم . روز 11 فروردین ساعت 12 از بیجار راهی شدیم که در طول مسیر یکسره برف و باران شدید می بارید .

13 بدر هم با دایی صادق اینا رفتیم شبهای کوهستان و جوجه زدیم .

تعطیلات خوبی بود . خدارو شکر که همگی سالم به خونه هامون برگشتیم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)