خدا خدا خيلي ازت ممنونم
خدا جونم خيلي خوشحالم بخاطر اينكه محمدحسين تونسته از اول مهرماه رو پاش بايسته و به اندازه عرض فرش يا طول فرش راه بره . در واقع از اول 14 ماهگي اش راه افتاد . اولا تند تند راه ميرفت و ترمز نداشت ولي الان دستش اومده چطوري بره كه نيافته . دو تا دستاشو باز ميكنه يواش يواش قدم برميداره . خدا جونم اين همون مسي پارساله كه مامانشو اينقدر اذيت كرد . بازم خداجونم شكر اينقده شر و شيطونه كه نگو . عصباني كه ميشه هر چي جلوي دستش باشه پرت ميكنه . رانيا خيلي دوس اش داره و هيچ آسيبي بهش نميرسونه فقط با گوشاش بازي ميكنه اونم شديدا از اين كار رانيا بدش مياد و ميخواد گاز گازش كنه يا موهاشو ميگيره ميكشه . بعد رانيا ميگه مامان مسي موم بيش خدايا ...
نویسنده :
مریم محمدی
11:53